کد خبر: ۸۳۸۶
۲۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۰

بانوی محله سیس آباد با ورزش از بیماری گذر کرد

فریبا شریفی مشکلات روحی و پیش از آن مشکلات ریوی داشته و با ورزش بر این موانع غلبه کرده است، بانویی که مادر و همسری دلسوز و مهربان است و «ایمان و اراده» حرف اول را در زندگی اش می‌زند.

باورش سخت است که تا چهل‌و‌پنج سالگی ورزش خاصی نکرده باشی و بعد یکباره در عرض چهار ماه در سطح بانوان منطقه مقام اول رشته آمادگی جسمانی را به‌دست بیاوری. قضیه وقتی جدی‌تر می‌شود که بانوی ورزشکار محله سیس آباد مدتی بعد موفقیتش را در سطح مشهد با کسب عنوان سوم رشته دوی ۶۰ متر تکرار می‌کند.

این‌ها در حالی است که فریبا شریفی مشکلات روحی و پیش از آن مشکلات ریوی داشته و با ورزش بر این موانع غلبه کرده است، بانویی که مادر و همسری دلسوز و مهربان است و «ایمان و اراده» حرف اول را در زندگی اش می‌زند.

 

خانه بدون آب و برق!

خانم شریفی می‌گوید: «اصالت من از روستای کلاکوب در جاده کلات و نزدیک خواجه ربیع است. وقتی با همسرم که از قدیمی‌های محله سیس‌آباد است ازدواج کردم در این محله ساکن شدیم. حاصل این ازدواج یک دختر ۲۴ ساله است که ازدواج کرده و دو پسر ۲۲ و ۹ ساله هم در خانه داریم».

او ادامه می‌دهد: «شرایط اقتصادی مشکلاتی را در زندگی ما به‌بار آورد که باعث فشار‌های روحی و افسردگی من شد. همسرم بیکار شده بود و در خانه‌ای زندگی می‌کردیم که نه آب داشت و نه برق و گاز و تلفن. این شرایط هنور هم وجود دارد.

آب خانه ما را به‌خاطر بدهی قطع کرده‌اند و برق و گاز را هم از همسایه‌ها گرفته ایم. البته آب به‌شکل باریکه‌ای هنوز در لوله‌ها جریان دارد که همان را توی تشت جمع می‌کنیم تا احتیاجات روزانه مان را برطرف کنیم».

 

چهار ماه، یک طلا، یک برنز

شهروند محله سیس آباد بیان می‌کند: «با این شرایط و مشکلاتی که بر سرم ریخته بود من مدام در خود فرومی‌رفتم و گوشه گیر شده بودم. با این حال سلامتم برایم خیلی اهمیت داشت. می‌ترسیدم روانی و خیالاتی شوم و دلم می‌خواست در خانه نباشم و این مسائل را نبینم؛ بنابراین به سالن ورزشی «رسالت» رفتم و در برنامه‌های ورزشی شان شرکت کردم».

او درباره نوع ورزشی که در سالن ورزشی می‌کرده نیز توضیح می‌دهد: «در آنجا با ما نرمش‌های صبحگاهی و تمرین دو و حرکت‌های جهشی مثل پروانه و طناب کار می‌کردند، حرکت‌هایی که تا آن زمان انجام نداده بودم».
برای این بانوی ورزشکار تنها چهار ماه تمرین کافی است تا بتواند شایستگی و استعداد ورزشی اش را اثبات کند.

«۱۳ آبان‌ماه امسال و در مسابقات ورزشی شهرداری منطقه ۳ بود که تمرین‌های چندماهه من جواب داد. من در این مسابقات توانستم در رشته آمادگی جسمانی بانوان مقام اول منطقه را به‌دست بیاورم. این اتفاق بهترین خاطره ام در این مدتی است که ورزش می‌کنم، چون روز مسابقه با اینکه فکرش را هم نمی‌کردم توانستم روی سکوی قهرمانی بایستم».

او ادامه می‌دهد: «حدود یک ماه بعد، ۱۸ آذرماه، هم در مسابقاتی که شهرداری در سطح مشهد برگزار می‌کرد شرکت کردم. خدا را شکر این بار هم توانستم موفق شوم و در ماده ۶۰ متر رشته دو‌و‌میدانی، رده سنی ۴۷ تا ۵۲ سال، مقام سوم را کسب کردم».

 

با شنیدن خبر پزشک روحیه ام را نباختم

شریفی با اشاره به دلیل موفقیتش می‌گوید: «هیچ‌وقت حتی در سخت‌ترین شرایط هیچ‌چیز نتوانسته روحیه ام را از بین ببرد. این روحیه خیلی در زندگی من تأثیر گذاشته و باعث شده بتوانم بر مشکلات غلبه کنم.

حدود ۱۰ سال پیش بیماری سل گرفتم، ولی روحیه ام آن قدر بالا بود که وقتی دکتر از بیماری‌ام خبر داد خودم را نباختم و حتی توانستم به‌مرور بهبود پیدا کنم. خیلی‌ها در چنین مواقعی خودشان را می‌بازند و همین باعث می‌شود به‌جای به‌دست آوردن سلامتشان روز‌به‌روز ضعیف‌تر شوند».

اینکه همیشه پاک و سالم باشم. این دو نباشد هیچ‌چیز نیست، اما باشد همه‌چیز را به‌دست می‌‌آورم

دوست دارم همیشه بهترین باشم

او با تأکید بر اینکه همیشه دوست دارد در هر کاری بهترین باشد عنوان می‌کند: «در مدرسه همیشه شاگرد ممتاز بودم و دوران مجردی و اوایل خانه داری ام که به دوره قرآن می‌رفتم از بقیه شرکت کننده‌ها بهتر قرآن می‌خواندم.

چند وقت پیش یکی از آشنایان برگه‌ای برایم آورد که مربوط به مسابقه یکی از ادارات بود و روی آن ۱۴ حدیث از امام رضا (ع) چاپ شده بود. من این حدیث‌ها را یکی دو‌روزه حفظ کردم و در آن مسابقه برگزیده شدم.

در این مسابقات ورزشی هم که گفتم، دوست داشتم بهترین باشم و به همین دلیل توانستم مقام بیاورم». ورزشکار پرتلاش منطقه ما می‌گوید: «من، همراه با تمرکز و اراده، تلاش و عزمم را جزم می‌کنم که باید موفق شوم و خدا را شکر می‌شوم».

 

بانوی محله سیس آباد با ورزش از بیماری گذر کرد

 

خانواده ام به من افتخار می‌کنند

موفقیت‌های خانم شریفی نه تنها اثرات مثبتی در روحیه او گذاشته، بلکه باعث خوشحالی اطرافیان و حتی تشویق شدن همسایه‌ها به ورزش شده است. او اظهار می‌کند: «خانواده ام از شنیدن خبر موفقیت‌های من خیلی خوشحال می‌شوند و به این مقام آوردن‌ها افتخار می‌کنند.

مادرم سکته مغزی کرده اند و خیلی نگران من هستند، اما وقتی فهمیدند که توانسته ام مقام ورزشی کسب کنم بسیار خوشحال شدند و وضعیت روحی شان بهبود پیدا کرد».این شهروند بااراده می‌افزاید: «همسایه‌ها و اقوام هم خیلی تشویقم می‌کنند و چند نفر از آن‌ها را هم با خودم همراه کرده ام.

آن‌ها اوایل می‌گفتند چرا برای ورزش به باشگاه می‌روی؟ تو که چاق نیستی که بخواهی لاغر شوی! به آن‌ها جواب می‌دادم: باشگاهِ زیبایی اندام که نمی‌روم! اصلا بحث چاق و لاغری نیست و هدف من حفظ سلامتم است. خدا را شکر حالا خودشان هم با من به سالن ورزشی رسالت می‌آیند و ورزش می‌کنند».

 

محله‌ای که دوست می‌دارم...

حرف که به همسایه‌ها کشیده می‌شود می‌گوید: «به زن‌های همسایه می‌گویم بیایید برویم ورزش، اما بعضی هایشان می‌گویند: پس کار‌های خانه چه می‌شود؟! جواب من به آن‌ها این است: با ورزش نشاط بیشتری به‌دست می‌آورید و همان کار‌های خانه را هم بهتر انجام خواهید داد.

با این حال ارتباطم با همسایه‌ها خوب است. محله را خیلی دوست دارم و با زن‌های محله ختم صلوات می‌گیریم و شب‌های جمعه دعای کمیل می‌خوانیم. اگر در یکی از این جلسات مذهبی نباشم، همسایه‌ها نبودم را حس می‌کنند و جویای حالم می‌شوند».

 

بچه‌های دوست‌داشتنی

خانم شریفی اظهار می‌کند: «بعدازظهر‌ها در مهدکودکی مشغول به کار هستم و در مواقعی که مربی حضور ندارد برای بچه‌ها قصه می‌گویم و با آن‌ها بازی می‌کنم. به بچه‌ها خیلی علاقه دارم، با اینکه اعصاب آدم را خرد می‌کنند.

چند تا بچه که با هم باشند روی حساب لج‌و‌لجبازی نظم محیط را به هم می‌ریزند؛ مثلا یکی بخواهد برود دستشویی بقیه هم می‌خواهند بروند یا، اگر بچه‌ای الکی از جایش بلند شود، بقیه هم از او تقلید می‌کنند. با این‌همه، کار در مهد کودک در کل کار شیرینی است، چون بچه‌ها بی‌گناه و پاک‌اند. آن‌ها ارتباط خوبی هم با من دارند و از راه که می‌رسم به طرفم می‌دوند و می‌گویند: فریبا جون! سلام ...».

 

برای ورزش هیچ‌وقت دیر نیست

بانوی ورزشکار منطقه ما می‌گوید: «همسر من بیکار است. ما آب و برق و گاز نداریم و دست هایم درد می‌کند و لباس‌ها را با پا می‌شویم، اما مشکلات باعث نشده دست از تلاش بردارم. در باشگاه هم دستیار مربی شده ام و به خانم‌ها تمرین می‌دهم. به خودم اطمینان دارم و سعی و تلاشم را بیشتر خواهم کرد تا إن شاء ا... سال آینده در مسابقات شهری به‌جای مقام سوم مقام اول را کسب کنم».

وقتی از بزرگ‌ترین آرزویش می‌پرسیم پاسخ می‌دهد: «اینکه همیشه پاک و سالم باشم. این دو نباشد هیچ‌چیز نیست، اما باشد همه‌چیز را به‌دست می‌آورم». خانم شریفی تأکید می‌کند: «برای ورزش هیچ‌وقت دیر نیست؛ خانم‌ها در هر سنی و هر شرایطی ورزش کنند مطمئن باشند نتایج خوبی خواهند گرفت».




* این گزارش یکشنبه ۲۲ اسفند سال ۱۳۹۵ در شماره ۲۴۰ شهرآرامححله منطقه ۳ چاپ شده است.  

کلمات کلیدی
ارسال نظر